خانه / حقوق خصوصی / مقایسه و توضیح ولایت ، قیمومت و حضانت

مقایسه و توضیح ولایت ، قیمومت و حضانت

حضانت : حضانت به معنای نگهداری از طفل می باشد. حضانت در تعبیر عامیانه متعلق به کسی است که بچه را تر و خشک، بزرگ و تربیت میکند. در صورت مریضی او را پیش دکتر می برد و به مدرسه میرساند. طبق ماده 1168 قانون مدنی: ” نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین ( پدر و مادر) است”. ماده 1171 قانون مدنی به صراحت بیان میکند: “در صورت فوت یکی از ابوین (پدر یا مادر) حضانت طفل با آنکه زنده است خواهد بود هر چند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم تعیین کرده باشد.”

پس روشن است که با فوت پدر حضانت طفل علی القاعده با مادر است حتی اگر پدر بزرگ یا عموی طفل زنده باشند بازهم حق ندارند طفل را از تحت سرپرستی مادر خارج کنند. مگر اینکه مادرشرایطی داشته باشد مثل: اعتیاد زیان آور به الکل و مواد مخدر و قمار. اشتهار به فساد اخلاقی و فحشا. ابتلا به بیماری های روانی با تشخیص و تایید پزشکی قانونی. سوء استفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقی مثل فساد و فحشا تکدی گری قاچاق و…. تکرار ضرب و جرح خارج از متعارف و موارد این چنین حاد که سلامت جسمانی و اخلاقی طفل را تهدید کند. این موارد هم باید در دادگاه ثابت شود و صرف ادعا موجب خروج حضانت طفل از تحت نظر مادر نیست. و این امر در ماده 1175 هم این چنین آمده: “طفل را نمی توان از ابوین یا پدر و یا مادری که حضانت با اوست گرفت مگر در صورت وجود علت قانونی” (علت های قانونی همان مثال های فوق است)

ولایت : قبل از توضیح مطلب خوب است بدانیم ادعاهای غلطی که در این مسئله در عرف وجود دارد ریشه آن در تفسیر و ترجمه غلط از همین کلمه “ولایت” است!
طبق ماده 1180 قانون مدنی: “طفل صغیر تحت ولایت قهری پدر و جد پدری است ….” پس در صورت فوت پدر، جد پدری (پدر بزرگ) حق حضانت ندارد ولی حق ولایت دارد. قلمرو ولایت جد پدری این است که کلیه امور مالی و حقوق مالی طفل با وی است و جد پدری در حقیقت نماینده قانونی مولی علیه (طفل) می باشد. در امور غیر مالی هم اصل عدم نمایندگی جد پدری است مگر در مواردی که قانون مشخص کرده است مثل رضایت وی برای نکاح دختر باکره و…

بنابراین با فوت پدر جد پدری اولا وظیفه دارد سهم الارث طفل را مواظبت نماید و آن را در راه مصالح مولی علیه و با رعایت مصلحت و غبطه وی مصرف کند ثانیا اگر پدر طفل ارث و دارایی نداشته باشد نفقه مولی علیه بر عهده ی جد پدری است. ثالثا اگر جد پدری در رابطه با حفظ اموال مولی علیه بی کفایتی به خرج دهد یا اموال وی را عمدا یا سهوا در معرض تلف و نابودی و ضرر و زیان قرار دهد عزل می شود و دادگاه برای انجام وظایف وی قیم مشخص می کند. همچنین اگر به علت کبر سن و بیماری از اداره اموال ناتوان باشد و شخصی را برای کمک انتخاب نکرده باشد دادگاه ( دادگاه صالح دادگاه محل اقامت جد پدری است) ضم امین می کند. یعنی فردی را برای کمک به جد پدری انتخاب می کند.

قیمومت : قیم مانند جد پدری مسئول اداره اموال صغیر است، در جایی که پدر فوت کند و مولی علیه جد پدری هم نداشته باشد. در اصطلاح ولی خاص ( پدر و جد پدری ) برای اداره امور مالی مولی علیه نباشد. بنابراین یکی از موارد نصب قیم در جایی است که صغار پدر و جد پدری نداشته باشند.  قیم را نیز صرفا دادگاه تعیین می کند و مثلا برادر متوفی (عمو صغیر) نمی تواند سر خود ادعای قیمومت کند. و معمولا با وجود سایر شرایط و عدم وجود مساله ای خاص در این شرایط مادر به عنوان قیم انتخاب می شود مگر اینکه دادگاه تشخیص دهد توانایی اداره اموال را به هر دلیلی ندارد.

تهیه کننده : امیرحسین شاه محمدی

۲ نظر

  1. سلام.وبسایت خیلی خوبی دارید.واقعا ممنونم

  2. سلام.ممنون .خیلی خوب بود.از دست اندرکاران وبسایت به این خوبی سپاسگزارم

پاسخ دادن به تاج گل لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *