حق شُفعه به این معنی است که هر گاه اموال غیرمنقول قابل تقسیمی بین دو نفر به صورت مشاع مشترک باشد و یکی از دو شریک سهم خود را به شخص سومی به قصد بیع بفروشد، در این حالت برای شریک دیگر حق شفعه به وجود میآید و به این ترتیب که شریک میتواند مبلغی را که شخص سوم به شریک خود داده را به وی بدهد و سهم و حق وی را تملک کند. به کسی که صاحب این حق است شفیع گفته میشود.
شفعه از ریشه (شفع) به معناى زوج و جفت و منضم کردن چیزی به چیزی مثل خودش است.
ماده 808 قانون مدنی در تعریف حق شفعه میگوید : « هرگاه مال غیر منقول قابل تقسیمی، بین دو نفر مشترک باشد و یکی از دو شریک، حصه خود را به قصد بیع به شخص ثالثی منتقل کند شریک دیگر حق دارد قیمتی را که مشتری داده است به او بدهد و حصه مبیعه را تملک کند. این حق را حق شفعه و صاحب آن را شفیع میگویند. »
در قانون مدنی از ماده 808 تا ماده 824 به شرایط حق شفعه پرداخته میشود.
شرایط حق شفعه
1) آن معامله به عنوان بیع و فروش باشد ؛ در صورتى که آن شریک سهم خود را به عنوان صلح یا هبه و یا به عنوان مهر داده باشد، شریک دیگر حق شفعه ندارد.
2) تنها دو نفر در ملک شریک باشند ؛ اگر سه نفر یا بیش از آن شریک باشند، براى هیچکدام از آنها حق شفعه وجود ندارد.
3) ملک، مشاع باشد؛ پس در ملکى که تقسیم شده، حق شفعه نیست.
4) شفیع براى پرداخت قیمت، توانایى داشته باشد.
5) شفیع مسلمان باشد؛ در صورتى که مشترى مسلمان باشد و شفیع کافر، برای کافر حق شفعه ثابت نمیشود.
6) ملک، شخصى باشد. در ملک وقفى، حق شفعه ثابت نمیشود.
7) شفیع پس از اطلاع از فروش سهم شریک و قیمت آن، فورى اعلام کند که با استفاده از حق شفعه سهم شریکم را از مشترى گرفتم، یا اینکه عملاً قیمت را بدهد و ملک را بگیرد؛ اگر تأخیر بیندازد، حق شفعه او از بین میرود.
8) همچنین در صورتى که شریک سهم خود را به شریکش عرضه کند و او از خریدن خوددارى نماید و راضى به فروش به دیگرى شود، حق شفعه او از بین میرود.
تهیه کننده : امیرحسین شاه محمدی